کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به سوی خویش مرا رخصت گذر ندهی

    وگر به خود گذرم فرصت نظر ندهی

    خوشم بدین که به دریوزه بر درت گذرم

    مراد خاطر من گر دهی و گر ندهی

    بهای بوسه نهی نقد جان چه خوش باشد

    کزین معامله با دیگران خبر ندهی

    گهی که بخش کنی غم خدا جزات دهاد

    اگر نصیب من از جمله بیشتر ندهی

    مباد کس که به خواب آیدت ازان ناله

    که شب ز ناله من تن به خواب درندهی

    به قد تو نخل تر و تازه ای و لب رطب است

    عجبتر آنکه به ما غیر خار بر ندهی

    مزاج یار لطیف است جامی آن بهتر

    که لب ز نطق ببندی و درد سر ندهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha