به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رخصتم ده که سر زلف سیاهت گیرم
دیده را روشنی از روی چو ماهت گیرم
چون تو را نیست سرآنکه بیابم به تو راه
داد خواهم نه بیایم سر راهت گیرم
گر چه بیشم گنهی نیست زنم دست نیاز
دامن لطف پی عفو گناهت گیرم
سایه افکن به من ای سرو که افتم به هلاک
گر نه از حادثه دهر پناهت گیرم
از سر بسترم امشب مرو ای همسایه
تا به اندوه شب خویش گواهت گیرم
ای گل از لطف مزن لاف که پیش رخ او
با دو صد برگ یکی برگ گیاهت گیرم
جامیا دم مزن از درد و غم هجر که من
شرح این واقعه از ناله و آهت گیرم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.