کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طره از روی چو مه بگشا که بگشاید دلم

    یکدم از تنگی و تاریکی بر آساید دلم

    شد دلم خون و آید از مژگان فرو در کوی تو

    جز به کوی تو بلی مشکل فرود آید دلم

    بس که خود را از رگ جان بر تو محکم دوخته

    هیچ کس نتواند از خوبان که برباید دلم

    لاغرم زانسان که چون از کسوت فانوس شمع

    زآتشت روشن ز زیر پوست بنماید دلم

    تا به زیر پای تو از پرده خود کرده فرش

    از تفاخر سر به ساق عرش می ساید دلم

    بهر تشریف خیال تو ز خونین قطره ها

    منظر دیده به رنگین گوهر آراید دلم

    کی توانم جامی از سودای خوبان توبه کرد

    غیر ازین چون کار دیگر را نمی شاید دلم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha