کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمرها آن که به سویم گذری داشت دریغ

    تند بگذشت و ز حالم نظری داشت دریغ

    می پرد روح به امید لب بام ویم

    وه که بخت از تن من بال و پری داشت دریغ

    من به وصف لب او طوطی شکرشکنم

    نه کرم بود که از من شکری داشت دریغ

    منم آن عاشق مفلس که سپهر از گوشم

    حلقه خدمت زرین کمری داشت دریغ

    بوسه نگذاشت که بر خاک کف پاش زنم

    آن زلال از لب خونین جگری داشت دریغ

    نیم کشته شدم از یک نظرش حیف نگر

    کز عقب بهر خلاصم دگری داشت دریغ

    آبرو باد ز خاک در او جامی را

    که رخ از سجده هر خاک دری داشت دریغ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha