به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زیست
با دل سوخته و دیده تر خواهم زیست
تاج عزت به سرم خاک مذلت شده است
چند دور از در تو خاک به سر خواهم زیست
گرچه صد بار چو مورم سپری زیر قدم
در ره خدمت تو بسته کمر خواهم زیست
بس که زد شعله ام امشب رگ جان بی تو چو شمع
روشنم نیست که تا وقت سحر خواهم زیست
جان ز تن رفت و خیال تو به جایش بنشست
به تو خواهم پس ازین زیست اگر خواهم زیست
زیستن با تو چو از دست رقیبان نتوان
بعد ازین بی تو به پیغام و خبر خواهم زیست
می روی شاد که جامی به غم ما خوش زی
بی تو پیداست که من چند دگر خواهم زیست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.