کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    با تو یکجا نمی توانم بود

    وز تو یکتا نمی توانم بود

    با تو دارم چو تن به جان پیوند

    تن تنها نمی توانم بود

    بر سر کوی تو ز بیم رقیب

    آشکارا نمی توانم بود

    بی تو بالین نشایدم ز حریر

    سر به خارا نمی توانم بود

    بر دلم بی تو شهر تنگ آمد

    جز به صحرا نمی توانم بود

    بدرم خرقه شکیبایی

    چون شکیبا نمی توانم بود

    بستم از ناله لب تو را زین بیش

    انده افزا نمی توانم بود

    من و قطع ره عدم چه کنم

    بی تو قطعا نمی توانم بود

    جز به آزار تیغت آسوده

    جامی آسا نمی توانم بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha