کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عید شد و اندر کنار و بوسه با هم هر دو یار

    یار ما ناداده بوسه می کند از ما کنار

    دیدنش عید است و عیدی بوسه دادن بر لبش

    ای خدا زین عید و عیدی کام مشتاقان برآر

    گر دهد نشمرده از لب بوسه عیدی مرا

    شکر آن دولت نیارم گفت تا روز شمار

    می کنم هر روز عیدی زان دو رخ اما نکرد

    زان لب نوشین مرا هرگز به عیدی شرمسار

    می کنم از رنگ نو جامه به رسم عید نو

    بس که خون دل همی ریزم ز چشم اشکبار

    عید عشاق است و هر جا راند از نعل سمند

    صد هلال عید گردد در ره او آشکار

    جامیا گیرش سر ره بهر عیدی زانکه عید

    غیر ازین کار گدایان نیست در هر رهگذار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha