کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر لبم تا نفسی می رود و می آید

    همدم یاد کسی می رود و می آید

    جان که از تن کند آمد شد کویت مرغیست

    که به باغ از قفسی می رود و می آید

    دعوی صدق محبت نه حد همچو منیست

    در دل از تو هوسی می رود و می آید

    دلم از محملت آویخته با ناله زار

    چون معلق جرسی می رود و می آید

    تن زارم ز تو در موج سرشک افتاده ست

    بر سر آب خسی می رود و می آید

    یاد روزی که مرا دیدی و گفتی این کیست

    که درین کوی بسی می رود و می آید

    یاد روزی که مرا دیدی و گفتی این کیست

    که درین کوی بسی می رود و می آید

    بی تو از جان نبود بهره جز این جامی را

    کش به یادت نفسی می رود و می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha