کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل خون و جگر پرخون بار دگرم شب شد

    خونخواری امشب را اسباب مرتب شد

    هر جام که ساقی داد از بخل مرا نیمه

    چون یاد لبت کردم از گریه لبالب شد

    بگرفت تب هجرم درد سر من اکنون

    از بودن سر بر تن خاصیت آن تب شد

    دی مست برون راندی بس سر که اسیران را

    چون گوی به میدانت زیر سم مرکب شد

    هر لحظه سواد غم آرم به بیاض دل

    تا دوده که من با گریه مرکب شد

    افتاد دل صدکس سی پاره به راه تو

    هرگه که به بر مصحف میلت سوی مکتب شد

    آب است تو را غبغب پیدا شود آب از چه

    چون است که از آبت پیدا چه غبغب شد

    یا رب چه کمان است آن ابرو که ازو هر شب

    بس رخنه که در گردون از ناوک یارب شد

    جانی تو و از قالب چاره نبود جان را

    بازی آی که جامی را جان بهر تو قالب شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha