به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
مه که از خجلت آن شمع شکرلب بگریخت
تا که رسوا نشود روز شباشب بگریخت
مانع مرغ دل از طوف درش قالب بود
بال همت زد و از صحبت قالب بگریخت
دامن از ما به ملاقات رقیبان درچید
بی ادب بود ز یاران مؤدب بگریخت
زان طبیبم شده بیمار که بیماران را
درد سر رفت ز دیدار وی و تب بگریخت
نام در مصر محبت به عزیزیش نرفت
هر که را یوسف دل زان چه غبغب بگریخت
تاب خورشید جهانتاب کی آرد دیوی
که شب تیره ز رخشیدن کوکب بگریخت
شب که یا رب زدم از هجر تو تا کنگر عرش
مرغ بام فلک از ناوک یارب بگریخت
بود بر روی مسبب ز مسبب پرده
جامی از شوق مسبب ز مسبب بگریخت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.