کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشقم آتش زد و از وی اثری پیدا نیست
    وه ازین آتش پنهان شرری پیدا نیست
    بخدنگم چوزدی سینه گرمم مشکاف
    که ز پیکان تو در دل اثری پیدا نیست
    شمع آخر شد و پروانه ز پرواز نشست
    چکنم آه شبم را سحری پیدا نیست
    بخت بدبین که اسیریم بکاخی که درو
    رخنه ای نیست هویدا و دری پیدا نیست
    همه عشاق ز خونین جگرانند و چو من
    زآنهمه عاشق خونین جگری پیدا نیست
    رحمتی کن تو درین بادیه ای ابر عطا
    بزلال تو زمن تشنه تری پیدا نیست
    زورق افکندم و امید سلامت دارم
    در محیطی که ز ساحل اثری پیدا نیست
    تو چو خورشید جهانتابی و در کشور حسن
    جلوه کن جلوه که چون تو دگری پیدا نیست
    گشته سرگرم طواف حرم، آتش نفسی
    که زمرغان حرم بال و پری پیدا نیست
    بس گهر ریخته در مخزن اندیشه ولی
    چون خیال تو گرامی گهری پیدا نیست
    هر کسی کشت نهالی و بری داد طبیب
    کشته ماست که او را ثمری پیدا نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha