به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۲۶: هر کسی را که چو من دیده خونباری هست

1210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر کسی را که چو من دیده خونباری هست
می توان یافت که در پای دلش خاری هست
دلخراش است دگر ناله مرغان چمن
در خم دام مگر تازه گرفتار هست
قفس ایکاش که بر شاخ گلی آویزند
بلبلی را که بدان حسرت گلزاری هست
مایه ریزش او می رسد از عالم غیب
هر کرا همچو صدف دست گهرباری هست
نیست از ضعف مرا قوت گفتار طبیب
من گرفتم که برش قوت گفتاری هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵: سینه گرم و مژه خونبار و سحر نزدیکس ...2شمارهٔ ۲۶: هر کسی را که چو من دیده خونباری هس ...3شمارهٔ ۲۷: کاروان عشق را بانگ درای دیگرست 4شمارهٔ ۲۸: دلتنگم و پرواز گلستان هوسم نیست 5شمارهٔ ۲۹: میرسد یار و دریغا سروسامانم نیست 6شمارهٔ ۳۰: هر دم بگوشه ای ز خیالت وطن گرفت 7شمارهٔ ۳۱: رفتم و برگشتنم دیگر بکوی یار نیست 8شمارهٔ ۳۲: ما را که با تو غیر وفا در میانه نی ...9شمارهٔ ۳۳: چو خنجر ستم آن ترک لشگری برداشت 10شمارهٔ ۳۴: چون رحمتت فزاید بر عذرخواهی ای دوس ...11شمارهٔ ۳۵: کسی راه غمش را سر نبردست 12شمارهٔ ۳۶: در حلقه خوبان چو تو یک عربده جو نی ...13شمارهٔ ۳۷: رفت حسن تو و عشقت بدل من باقیست 14شمارهٔ ۳۸: چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست 15شمارهٔ ۳۹: زدی بتیغم و از جبهه تو چین برخاست 16شمارهٔ ۴۰: ما وشکن دامی و فریاد و دگر هیچ 17شمارهٔ ۴۱: بگلشنی که زرویت نقاب می افتد 18شمارهٔ ۴۲: از کین گر آن بیدادگر بر سینه ام خن ...19شمارهٔ ۴۳: برکی نگرم؟ چون بتو دیدن نگذارند 20شمارهٔ ۴۴: صیاد را نگر که چه بیداد می کند 21شمارهٔ ۴۵ - نوایی: غمش در نهانخانهٔ دل نشیند 22شمارهٔ ۴۶: از تو چون هر نفسم بر فلک افغان نرس ...23شمارهٔ ۴۷: عاشقان را نگر از خاره تنی ساخته ان ...24شمارهٔ ۴۸: گله ام از تو مپندار که از دل برود 25شمارهٔ ۴۹: روزی که دور از برم آن خوشخرام شد 26شمارهٔ ۵۰: بمن از ناز نگاهش نگرید 27شمارهٔ ۵۱: آنان که برخسار تو چون من نگرانند 28شمارهٔ ۵۲: دو هفته شد که زمن یار سرگران دارد 29شمارهٔ ۵۳: از خشم و کین نگاه تو کارم بجان رسد 30شمارهٔ ۵۴: مرا بتیست که دلها ازین ستم شکند 31شمارهٔ ۵۵: خط بر رخ یار خوش نباشد 32شمارهٔ ۵۶: دل سوخت از شتاب و بدلبر نمی رسد 33شمارهٔ ۵۷: دارم نظری با گل کو روی ترا ماند 34شمارهٔ ۵۸: از دیده ام فکندی وهنگام آن نبود 35شمارهٔ ۵۹: آن صبح امیدی که بدوران تو یابند 36شمارهٔ ۶۰: ساختی خوارم، بعاشق گلعذاران این کن ...37شمارهٔ ۶۱: مرا در سینه دل چون نافه تا پر خون ...38شمارهٔ ۶۲: کجا کسی غم شبهای تار من دارد 39شمارهٔ ۶۳: جدا از روی تو چشمم چو خونفشان گردد 40شمارهٔ ۶۴: هر که از خون جگر چون لاله ساغر می ...41شمارهٔ ۶۵: ترسم که چو جانم زتن زار برآید 42شمارهٔ ۶۶: گریه نتوانست غم را از دل بیتاب برد 43شمارهٔ ۶۷: گفتی که با دلت غم هجران چه می کند 44شمارهٔ ۶۸: گو روزگار هرچه تواند بما کند 45شمارهٔ ۶۹: ترک چشمش که قصد جان دارد 46شمارهٔ ۷۰: مائیم و فراق دیده ای چند 47شمارهٔ ۷۱: گرنه گل ناله ای از مرغ چمن گوش کند 48شمارهٔ ۷۲: تا قیامت دمد از خاک من خون آلود 49شمارهٔ ۷۳: آنان که در طلب به پی دل نمی رسند 50شمارهٔ ۷۴: من آن صیدم که از ضعفم نفس بیرون نم ...51شمارهٔ ۷۵: فریاد من بچرخ نه هر دم نمی رسد 52شمارهٔ ۷۶: نه همین ز آتش عشقت دل ما می سوزد 53شمارهٔ ۷۷: مرغی که بکوی تو ز پرواز نشیند 54شمارهٔ ۷۸: در آن گلشن که گلچین در بروی باغبان ...55شمارهٔ ۷۹: از آن آهم ز دل مشکل برآید 56شمارهٔ ۸۰: کدام شب که فغانم بآسمان نرسد 57شمارهٔ ۸۱: زبامی چو بینم که ماهی برآید 58شمارهٔ ۸۲: مرا کام دل گر زیاری برآید 59شمارهٔ ۸۳: می رود از خویش دل چون دیده حیران م ...60شمارهٔ ۸۴: تا بدلجوئی من لعل تو خندان نشود 61شمارهٔ ۸۵: هرگز بیاد ما زر و گوهر نمی رسد 62شمارهٔ ۸۶: گفتی از جور فراقت چه بمن می گذرد 63شمارهٔ ۸۷: قسمتم کاش بآنکوی کشد دیگر بار 64شمارهٔ ۸۸: بدل دارم غم عشقی نهان از محرمان خو ...65شمارهٔ ۸۹: قسمتم گرمی بازار نگردد هرگز 66شمارهٔ ۹۰: ز پا فتادم و رویم بمنزلست هنوز 67شمارهٔ ۹۱: دل عاشق نمی گردد براحت مهربان هرگز 68شمارهٔ ۹۲: صید دلم که باشد ازو خون روان هنوز 69شمارهٔ ۹۳: هر چند بر آن عارض گلگون نگرد کس 70شمارهٔ ۹۴: چون ناله زجور تو ستمگر نکند کس؟71شمارهٔ ۹۵: تیغ از میان بقصد من ناتوان مکش 72شمارهٔ ۹۶: چه دامست این که هر مرغی که می گردد ...73شمارهٔ ۹۷: بمن آن بیوفا یارب که بادا خاطر شاد ...74شمارهٔ ۹۸: سر منزل سلمی که منم دل نگرانش 75شمارهٔ ۹۹: زد مرا زخمی و از پیش نظر بگذشت حیف 76شمارهٔ ۱۰۰: نگشاید دلم از وصل بهجران نزدیک 77شمارهٔ ۱۰۱: سوی تو عجب نیست اگر میکشدم دل 78شمارهٔ ۱۰۲: چه خواهد شد اگر سلطان دهد گوشی بف ...79شمارهٔ ۱۰۳: در دل اگر باشدم غیر وصال توکام 80شمارهٔ ۱۰۴: مپسند از درت ای دوست غمین برخیزم 81شمارهٔ ۱۰۵: از سر زلف نگاری دو سه تاری دارم 82شمارهٔ ۱۰۶: صبح محشر که من از خواب گران برخیز ...83شمارهٔ ۱۰۷: چون شکوه از جفای تو بنیاد می کنم 84شمارهٔ ۱۰۸: رحمی، رحمی که از کنارم 85شمارهٔ ۱۰۹: ما غمزدگان چون زدل آهنگ برآریم 86شمارهٔ ۱۱۰: زهجرانت سخن هر شب که با دل در میا ...87شمارهٔ ۱۱۱: بی تو خود را بسکه از تاب و توان ا ...88شمارهٔ ۱۱۲: بصد بلا زغمت گرچه مبتلا شده ام 89شمارهٔ ۱۱۳: شب شد که شکوه ها ز دل تنگ برکنیم 90شمارهٔ ۱۱۴: گذارد کی مرا سودای عشق از جوش بنش ...91شمارهٔ ۱۱۵: بهتر آنست که پا از سر بازار کشم 92شمارهٔ ۱۱۶: جز این که در فراق تو خاکی بسر کنم 93شمارهٔ ۱۱۷: خوش آن خلوت که چون آئی بروی غیر د ...94شمارهٔ ۱۱۸: چه خونها در دل ایام کردیم 95شمارهٔ ۱۱۹: آنکه پیوسته به رویت نگرانست، منم 96شمارهٔ ۱۲۰: نمودی گاه زلف عنبرین گه خال مشگین ...97شمارهٔ ۱۲۱: حکایتها که بعد از من تو خواهی گفت ...98شمارهٔ ۱۲۲: نیست مهر تو متاعی که بجان بفروشم 99شمارهٔ ۱۲۳: خاک درت بمژگان خوش آنکه رفته باشم 100شمارهٔ ۱۲۴: باین خوشم که زدردت بدیده خواب ندا ...101شمارهٔ ۱۲۵: بسکه دیدم سست عهدی از تو دل برداش ...102شمارهٔ ۱۲۶: غافل مشو از حال من بی سروسامان 103شمارهٔ ۱۲۷: نهانی رازهای دوستداران 104شمارهٔ ۱۲۸: نگارینا دل پر درد من بین 105شمارهٔ ۱۲۹: هر کرا یاری برای خویشتن 106شمارهٔ ۱۳۰: دل می برد دل ای هوشمندان 107شمارهٔ ۱۳۱: زبیدادت ننالد چون دل من؟108شمارهٔ ۱۳۲: از سر کوی تو دردا که من دلنگران 109شمارهٔ ۱۳۳: خفتن نتوان درین گلستان 110شمارهٔ ۱۳۴: چه خوشست از تو گاهی مژه نیم باز ک ...111شمارهٔ ۱۳۵: جانا در انتظار تو شد روزگار من 112شمارهٔ ۱۳۶: اگر از حال ما پرسی بپرس از طره جا ...113شمارهٔ ۱۳۷: از برت کی من باین الفت جدا خواهم ...114شمارهٔ ۱۳۸: بر من نیندازد نظر بی اعتباری را ب ...115شمارهٔ ۱۳۹: شب چو بمیرم بسر کوی تو 116شمارهٔ ۱۴۰: دارم به چمن چه کار، بی تو 117شمارهٔ ۱۴۱: یاد آر ای که فارغ، در محملی نشسته 118شمارهٔ ۱۴۲: از نفس گرم من عالمی افروخته 119شمارهٔ ۱۴۳: آرد شبیخون چون هجرت ای ماه 120شمارهٔ ۱۴۴: شدیم پیرو بدل داغ آن جوان مانده 121شمارهٔ ۱۴۵: ای که بر خاک شهیدان گذر انداخته ا ...122شمارهٔ ۱۴۶: از ما نهفته با دگران یار بوده ای 123شمارهٔ ۱۴۷: از ما درین گلستان جویند گر نشانی 124شمارهٔ ۱۴۸: از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی 125شمارهٔ ۱۴۹: از می لعل بکف تا دو سه جامی داری 126شمارهٔ ۱۵۰: بصید جسته از دامی چه خوش میگفت صی ...127شمارهٔ ۱۵۱: بساقی گفت در میخانه مستی 128شمارهٔ ۱۵۲: ببخشا ای که میر کاروانی 129شمارهٔ ۱۵۳: تو که ای امیر داری ز سراغ من فراغ ...130شمارهٔ ۱۵۴: چو باشد مایل بیداد شاهی 131شمارهٔ ۱۵۵: چنین که باغم گرفته ام خو مخوان بب ...132شمارهٔ ۱۵۶: حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی 133شمارهٔ ۱۵۷: دلی دارم که دارد اضطرابی 134شمارهٔ ۱۵۸: رفتند همرهان و تو در فکر منزلی 135شمارهٔ ۱۵۹: زصید من چه شود گر عنان بگردانی 136شمارهٔ ۱۶۰: زنکوئی آنچه باید همه را تمام داری 137شمارهٔ ۱۶۱: کردیم شبی روز غریبانه بدامی 138شمارهٔ ۱۶۲: مشکل که دهد دست مرا با تو وصالی 139شمارهٔ ۱۶۳: مسلمانان مرا حال تباهی 140شمارهٔ ۱۶۴: یاد آرای ستمگر از حال خاکساری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ