کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه دامست این که هر مرغی که می گردد گرفتارش
    نمی آید بخاطر پرگشودنهای گلزارش
    عجب نبود ز خاکش تا قیامت بوی خون آید
    بیابانی که آب از دیده من می خورد خارش
    ندارد آگهی از محنت شبهای مهجوران
    کسی کو شب براحت خفته باشد در بر یارش
    مگیر از ساقی دوران قدح گر زندگی خواهی
    که از زهر جفا لبریز باشد جام سرشارش
    درین بستان بود طبع من آن طوطی که می ریزد
    بجای شهد زهر و جای شکر خون منقارش
    طبیب از دولت وصل تو کامش کی شود حاصل
    همان بهتر که باشد با غم هجری سرو کارش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha