به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۱۰۷: چون شکوه از جفای تو بنیاد می کنم

1280عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون شکوه از جفای تو بنیاد می کنم
از گریه چاره دل ناشاد می کنم
راهی چو در دل تو ندارم ازین چه سود
کز ناله رخنه در دل فولاد می کنم
از دیده ام سرشگ چو هوشم زسر رود
هر گاه چشم مست ترا یاد می کنم
تا باشم از شمار ستمدیدگان طبیب
دل را نشان ناوک صیاد می کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۶: صبح محشر که من از خواب گران برخیز ...2شمارهٔ ۱۰۷: چون شکوه از جفای تو بنیاد می کنم 3شمارهٔ ۱۰۸: رحمی، رحمی که از کنارم 4شمارهٔ ۱۰۹: ما غمزدگان چون زدل آهنگ برآریم 5شمارهٔ ۱۱۰: زهجرانت سخن هر شب که با دل در میا ...6شمارهٔ ۱۱۱: بی تو خود را بسکه از تاب و توان ا ...7شمارهٔ ۱۱۲: بصد بلا زغمت گرچه مبتلا شده ام 8شمارهٔ ۱۱۳: شب شد که شکوه ها ز دل تنگ برکنیم 9شمارهٔ ۱۱۴: گذارد کی مرا سودای عشق از جوش بنش ...10شمارهٔ ۱۱۵: بهتر آنست که پا از سر بازار کشم 11شمارهٔ ۱۱۶: جز این که در فراق تو خاکی بسر کنم 12شمارهٔ ۱۱۷: خوش آن خلوت که چون آئی بروی غیر د ...13شمارهٔ ۱۱۸: چه خونها در دل ایام کردیم 14شمارهٔ ۱۱۹: آنکه پیوسته به رویت نگرانست، منم 15شمارهٔ ۱۲۰: نمودی گاه زلف عنبرین گه خال مشگین ...16شمارهٔ ۱۲۱: حکایتها که بعد از من تو خواهی گفت ...17شمارهٔ ۱۲۲: نیست مهر تو متاعی که بجان بفروشم 18شمارهٔ ۱۲۳: خاک درت بمژگان خوش آنکه رفته باشم 19شمارهٔ ۱۲۴: باین خوشم که زدردت بدیده خواب ندا ...20شمارهٔ ۱۲۵: بسکه دیدم سست عهدی از تو دل برداش ...21شمارهٔ ۱۲۶: غافل مشو از حال من بی سروسامان 22شمارهٔ ۱۲۷: نهانی رازهای دوستداران 23شمارهٔ ۱۲۸: نگارینا دل پر درد من بین 24شمارهٔ ۱۲۹: هر کرا یاری برای خویشتن 25شمارهٔ ۱۳۰: دل می برد دل ای هوشمندان 26شمارهٔ ۱۳۱: زبیدادت ننالد چون دل من؟27شمارهٔ ۱۳۲: از سر کوی تو دردا که من دلنگران 28شمارهٔ ۱۳۳: خفتن نتوان درین گلستان 29شمارهٔ ۱۳۴: چه خوشست از تو گاهی مژه نیم باز ک ...30شمارهٔ ۱۳۵: جانا در انتظار تو شد روزگار من 31شمارهٔ ۱۳۶: اگر از حال ما پرسی بپرس از طره جا ...32شمارهٔ ۱۳۷: از برت کی من باین الفت جدا خواهم ...33شمارهٔ ۱۳۸: بر من نیندازد نظر بی اعتباری را ب ...34شمارهٔ ۱۳۹: شب چو بمیرم بسر کوی تو 35شمارهٔ ۱۴۰: دارم به چمن چه کار، بی تو 36شمارهٔ ۱۴۱: یاد آر ای که فارغ، در محملی نشسته 37شمارهٔ ۱۴۲: از نفس گرم من عالمی افروخته 38شمارهٔ ۱۴۳: آرد شبیخون چون هجرت ای ماه 39شمارهٔ ۱۴۴: شدیم پیرو بدل داغ آن جوان مانده 40شمارهٔ ۱۴۵: ای که بر خاک شهیدان گذر انداخته ا ...41شمارهٔ ۱۴۶: از ما نهفته با دگران یار بوده ای 42شمارهٔ ۱۴۷: از ما درین گلستان جویند گر نشانی 43شمارهٔ ۱۴۸: از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی 44شمارهٔ ۱۴۹: از می لعل بکف تا دو سه جامی داری 45شمارهٔ ۱۵۰: بصید جسته از دامی چه خوش میگفت صی ...46شمارهٔ ۱۵۱: بساقی گفت در میخانه مستی 47شمارهٔ ۱۵۲: ببخشا ای که میر کاروانی 48شمارهٔ ۱۵۳: تو که ای امیر داری ز سراغ من فراغ ...49شمارهٔ ۱۵۴: چو باشد مایل بیداد شاهی 50شمارهٔ ۱۵۵: چنین که باغم گرفته ام خو مخوان بب ...51شمارهٔ ۱۵۶: حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی 52شمارهٔ ۱۵۷: دلی دارم که دارد اضطرابی 53شمارهٔ ۱۵۸: رفتند همرهان و تو در فکر منزلی 54شمارهٔ ۱۵۹: زصید من چه شود گر عنان بگردانی 55شمارهٔ ۱۶۰: زنکوئی آنچه باید همه را تمام داری 56شمارهٔ ۱۶۱: کردیم شبی روز غریبانه بدامی 57شمارهٔ ۱۶۲: مشکل که دهد دست مرا با تو وصالی 58شمارهٔ ۱۶۳: مسلمانان مرا حال تباهی 59شمارهٔ ۱۶۴: یاد آرای ستمگر از حال خاکساری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ