کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست مهر تو متاعی که بجان بفروشم
    گرچه ارزان خرم این جنس و گران بفروشم
    منم آن قدرشناسی که اگر مهر ترا
    بفروشم بدو عالم بزیان بفروشم
    دلگران نیستم از درد غمت تا آسان
    اینچنین دردبدرمان گران بفروشم
    ای دل از ما مطلب صبر که در رشته عشق
    آشکارا خرم این جنس و نهان بفروشم
    شادم از جور تو چندان که بدین دست تهی
    گر فروشم بکسی دل نگران بفروشم
    کارم افتاد به بیداری شبها آن به
    که براحت طلبان خواب گران بفروشم
    بس ملولم من ازین گفت و شنید آن بهتر
    بخرم گوش گرانی و زبان بفروشم
    مشو این خواجه خریدار طبیبش که مراست
    کی من این بنده شایسته گران بفروشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha