به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانیغزل هاشمارهٔ ۷۳: آنان که در طلب به پی دل نمی رسند

920عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنان که در طلب به پی دل نمی رسند
صد سال اگر روند بمنزل نمی رسند
این ظلم دیگرست که صیاد پیشگان
یکبار بر جراحت بسمل نمی رسند
در حیرتم که قافله اشگ و آه من
هر چند می روند بمنزل نمی رسند
غافل ز دل مباش که خورشید و مه طبیب
در روشنی بآئینه دل نمی رسند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۲: تا قیامت دمد از خاک من خون آلود 2شمارهٔ ۷۳: آنان که در طلب به پی دل نمی رسند 3شمارهٔ ۷۴: من آن صیدم که از ضعفم نفس بیرون نم ...4شمارهٔ ۷۵: فریاد من بچرخ نه هر دم نمی رسد 5شمارهٔ ۷۶: نه همین ز آتش عشقت دل ما می سوزد 6شمارهٔ ۷۷: مرغی که بکوی تو ز پرواز نشیند 7شمارهٔ ۷۸: در آن گلشن که گلچین در بروی باغبان ...8شمارهٔ ۷۹: از آن آهم ز دل مشکل برآید 9شمارهٔ ۸۰: کدام شب که فغانم بآسمان نرسد 10شمارهٔ ۸۱: زبامی چو بینم که ماهی برآید 11شمارهٔ ۸۲: مرا کام دل گر زیاری برآید 12شمارهٔ ۸۳: می رود از خویش دل چون دیده حیران م ...13شمارهٔ ۸۴: تا بدلجوئی من لعل تو خندان نشود 14شمارهٔ ۸۵: هرگز بیاد ما زر و گوهر نمی رسد 15شمارهٔ ۸۶: گفتی از جور فراقت چه بمن می گذرد 16شمارهٔ ۸۷: قسمتم کاش بآنکوی کشد دیگر بار 17شمارهٔ ۸۸: بدل دارم غم عشقی نهان از محرمان خو ...18شمارهٔ ۸۹: قسمتم گرمی بازار نگردد هرگز 19شمارهٔ ۹۰: ز پا فتادم و رویم بمنزلست هنوز 20شمارهٔ ۹۱: دل عاشق نمی گردد براحت مهربان هرگز 21شمارهٔ ۹۲: صید دلم که باشد ازو خون روان هنوز 22شمارهٔ ۹۳: هر چند بر آن عارض گلگون نگرد کس 23شمارهٔ ۹۴: چون ناله زجور تو ستمگر نکند کس؟24شمارهٔ ۹۵: تیغ از میان بقصد من ناتوان مکش 25شمارهٔ ۹۶: چه دامست این که هر مرغی که می گردد ...26شمارهٔ ۹۷: بمن آن بیوفا یارب که بادا خاطر شاد ...27شمارهٔ ۹۸: سر منزل سلمی که منم دل نگرانش 28شمارهٔ ۹۹: زد مرا زخمی و از پیش نظر بگذشت حیف 29شمارهٔ ۱۰۰: نگشاید دلم از وصل بهجران نزدیک 30شمارهٔ ۱۰۱: سوی تو عجب نیست اگر میکشدم دل 31شمارهٔ ۱۰۲: چه خواهد شد اگر سلطان دهد گوشی بف ...32شمارهٔ ۱۰۳: در دل اگر باشدم غیر وصال توکام 33شمارهٔ ۱۰۴: مپسند از درت ای دوست غمین برخیزم 34شمارهٔ ۱۰۵: از سر زلف نگاری دو سه تاری دارم 35شمارهٔ ۱۰۶: صبح محشر که من از خواب گران برخیز ...36شمارهٔ ۱۰۷: چون شکوه از جفای تو بنیاد می کنم 37شمارهٔ ۱۰۸: رحمی، رحمی که از کنارم 38شمارهٔ ۱۰۹: ما غمزدگان چون زدل آهنگ برآریم 39شمارهٔ ۱۱۰: زهجرانت سخن هر شب که با دل در میا ...40شمارهٔ ۱۱۱: بی تو خود را بسکه از تاب و توان ا ...41شمارهٔ ۱۱۲: بصد بلا زغمت گرچه مبتلا شده ام 42شمارهٔ ۱۱۳: شب شد که شکوه ها ز دل تنگ برکنیم 43شمارهٔ ۱۱۴: گذارد کی مرا سودای عشق از جوش بنش ...44شمارهٔ ۱۱۵: بهتر آنست که پا از سر بازار کشم 45شمارهٔ ۱۱۶: جز این که در فراق تو خاکی بسر کنم 46شمارهٔ ۱۱۷: خوش آن خلوت که چون آئی بروی غیر د ...47شمارهٔ ۱۱۸: چه خونها در دل ایام کردیم 48شمارهٔ ۱۱۹: آنکه پیوسته به رویت نگرانست، منم 49شمارهٔ ۱۲۰: نمودی گاه زلف عنبرین گه خال مشگین ...50شمارهٔ ۱۲۱: حکایتها که بعد از من تو خواهی گفت ...51شمارهٔ ۱۲۲: نیست مهر تو متاعی که بجان بفروشم 52شمارهٔ ۱۲۳: خاک درت بمژگان خوش آنکه رفته باشم 53شمارهٔ ۱۲۴: باین خوشم که زدردت بدیده خواب ندا ...54شمارهٔ ۱۲۵: بسکه دیدم سست عهدی از تو دل برداش ...55شمارهٔ ۱۲۶: غافل مشو از حال من بی سروسامان 56شمارهٔ ۱۲۷: نهانی رازهای دوستداران 57شمارهٔ ۱۲۸: نگارینا دل پر درد من بین 58شمارهٔ ۱۲۹: هر کرا یاری برای خویشتن 59شمارهٔ ۱۳۰: دل می برد دل ای هوشمندان 60شمارهٔ ۱۳۱: زبیدادت ننالد چون دل من؟61شمارهٔ ۱۳۲: از سر کوی تو دردا که من دلنگران 62شمارهٔ ۱۳۳: خفتن نتوان درین گلستان 63شمارهٔ ۱۳۴: چه خوشست از تو گاهی مژه نیم باز ک ...64شمارهٔ ۱۳۵: جانا در انتظار تو شد روزگار من 65شمارهٔ ۱۳۶: اگر از حال ما پرسی بپرس از طره جا ...66شمارهٔ ۱۳۷: از برت کی من باین الفت جدا خواهم ...67شمارهٔ ۱۳۸: بر من نیندازد نظر بی اعتباری را ب ...68شمارهٔ ۱۳۹: شب چو بمیرم بسر کوی تو 69شمارهٔ ۱۴۰: دارم به چمن چه کار، بی تو 70شمارهٔ ۱۴۱: یاد آر ای که فارغ، در محملی نشسته 71شمارهٔ ۱۴۲: از نفس گرم من عالمی افروخته 72شمارهٔ ۱۴۳: آرد شبیخون چون هجرت ای ماه 73شمارهٔ ۱۴۴: شدیم پیرو بدل داغ آن جوان مانده 74شمارهٔ ۱۴۵: ای که بر خاک شهیدان گذر انداخته ا ...75شمارهٔ ۱۴۶: از ما نهفته با دگران یار بوده ای 76شمارهٔ ۱۴۷: از ما درین گلستان جویند گر نشانی 77شمارهٔ ۱۴۸: از باده عشرت تو و رخسار چو ماهی 78شمارهٔ ۱۴۹: از می لعل بکف تا دو سه جامی داری 79شمارهٔ ۱۵۰: بصید جسته از دامی چه خوش میگفت صی ...80شمارهٔ ۱۵۱: بساقی گفت در میخانه مستی 81شمارهٔ ۱۵۲: ببخشا ای که میر کاروانی 82شمارهٔ ۱۵۳: تو که ای امیر داری ز سراغ من فراغ ...83شمارهٔ ۱۵۴: چو باشد مایل بیداد شاهی 84شمارهٔ ۱۵۵: چنین که باغم گرفته ام خو مخوان بب ...85شمارهٔ ۱۵۶: حیف از تو که ارباب سخن را نشناسی 86شمارهٔ ۱۵۷: دلی دارم که دارد اضطرابی 87شمارهٔ ۱۵۸: رفتند همرهان و تو در فکر منزلی 88شمارهٔ ۱۵۹: زصید من چه شود گر عنان بگردانی 89شمارهٔ ۱۶۰: زنکوئی آنچه باید همه را تمام داری 90شمارهٔ ۱۶۱: کردیم شبی روز غریبانه بدامی 91شمارهٔ ۱۶۲: مشکل که دهد دست مرا با تو وصالی 92شمارهٔ ۱۶۳: مسلمانان مرا حال تباهی 93شمارهٔ ۱۶۴: یاد آرای ستمگر از حال خاکساری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ