کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم بگوشه ای ز خیالت وطن گرفت
    عشق تو اختیار دل از دست من گرفت
    گفتم ز سیر باغ گشاید مگر دلم
    گل بی تو خوش نبود دلم در چمن گرفت
    در بزم روزگار بسان سبوی می
    باید بهر دو دست سر خویشتن گرفت
    دوری زمردمان نه همین شرط عزلتست
    باید ز خود کناره درین انجمن گرفت
    از سوز عشق نیست مرا شکوه ای طبیب
    دل همچو شمع، کام خود، از سوختن گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha