کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دیده ام فکندی وهنگام آن نبود
    کردی جدائی از من و شرط آنچنان نبود
    ما را شبی بکوی تو ماندن گمان نبود
    چندان گمان بحوصله آسمان نبود
    کشتی نهانم و بتو ترسم گمان برند
    بر دامن تو کاش زخونم نشان نبود
    خوابت ربوده بود خیال کسی؟ که دوش
    می گفتمت فسانه و گوشت بر آن نبود
    کم کن جدا که دوش بمحفل ز خوی تو
    بس شکوه ها که بود مرا و زبان نبود
    در دم نهفته بود دریغا ببزم وصل
    کاین بر زبان هیچکسم ترجمان نبود
    اشکم بدیده سوخت دریغا زتاب دل
    ای کاش رهزنی پی این کاروان نبود
    شد قسمتم طبیب چو وصلش، اجل رسید
    صد حیف زندگانی ما جاودان نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha