کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم مستانه تو آفت هشیاران است
    فتنه و عربده او همه با یاران است
    سر بوسیدن پای تو نه تنها ماراست
    این خیالی‌ست که اندر سر بسیاران است
    عارضت هست بسی تازه‌تر از گل‌برگی
    که بر او آمده در وقت سحر باران است
    در شکن‌های سر زلف تو گردد دل من
    وین چنین شب‌رویی شیوهٔ عیاران است
    گر ز حال شب ما بی‌خبری معذوری
    خفتد را کی خبر از حالت بیماران است
    هر که بر کوی تو بگذشت چنان پندارد
    که مگر بر گذرش رسته عطاران است
    عجب از خواب تو می‌دارم شب تا به سحر
    بر سر کوی تو فریاد گرفتاران است
    گر گنه می‌شمری بندگی و مهر همام
    کرم شاه نه از بهر گنه‌کاران است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha