کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای سر زلف خوشت سلسله جنبان دل
    دل به لبت داده‌ام جان تو و جان دل
    بر رخ زیبای خود زلف مشوش ببین
    تا بنماید تو را حال پریشان دل
    دل چو گرفتار شد در شکن زلف تو
    در عقبش کرد جان میل به زندان دل
    فارغم از دیگران مهر تو ورزم که هست
    مهر تو آرام جان درد تو درمان دل
    دعوت کفرم کند موی تو هر ساعتی
    تازه کند هر نفس روی تو ایمان دل
    زان لب همچون نبات منبع آب حیات
    شد ز بیانت چکان چشمهٔ حیوان دل
    دل چو پیوسد به جان نعل سمند تو را
    تارک گردون شود غاشیه گردان دل
    هست حیات همام صحبت صاحب‌دلان
    وین سخنش گوهری ست آمده از کان دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha