کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کو جوانی تا فدای عشق خوبان کردمی
    بار دیگر عمر خود در کار ایشان کردمی
    کاشکی بر جای هر مویی دلی بودی مرا
    تا بر آن زلف عبیرافشان دل افشان کردمی
    کاشکی من باغبان گلستانش بودمی
    تا دهان بخت را چون غنچه خندان کردمی
    گر میسر می‌شدی چشم مرا دیدار دوست
    کی نظر در چشمه خورشید تابان کردمی
    با سگان کوی او بر خاک اگر بنشستمی
    کافرم گر آرزوی تخت سلطان کردمی
    شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن
    ورنه من ز اغیار حال خویش پنهان کردمی
    در جوانی عشق‌بازی‌ها فراوان کرده‌ام
    گر به پیری طاقتم بودی دو چندان کردمی
    گر بر دلدار ره بودی دلم را چون همام
    جان به روز عید وصل دوست قربان کردمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha