کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای آفتاب خوبان وی آیت الهی
    حسن تو را مسخر از ماه تا به ماهی
    گر ماه را ز رویت بودی مدد نگشتی
    وقت خسوف ظاهر بر روی مه سیاهی
    نی خوبی شما را هرگز بود نهایت
    نی اشتیاق‌ها را پیدا شود تناهی
    گر خون عاشقان را ریزی به یک کرشمه
    از ما گناه باشد گفتن که در گناهی
    پیش سگان کویت بر خاک آستانت
    گر باشدم مجالی دعوی کنم به شاهی
    در دل بسی شکایت دارم ولی چه گویم
    کاحوال بی‌حکایت دانسته‌ای کماهی
    جز روی دوست دیدن می‌بینم از معاصی
    با دیگری محبت می‌دانم از مناهی
    هم ماه مهربانی هم جان زندگانی
    هم نور دیده و دل هم پشت و هم پناهی
    جان همام دارد آثار بوی جانان
    انفاس عنبرینش هم می‌دهد گواهی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha