کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می‌آمد و خلق شهر در پی
    وز شرم روان ز عارضش خوی
    دزدیده به سوی من نظر کرد
    کز دوست مباش بی‌خبر هی
    در حال و ان یکاد برخواند
    هر کس که نظر فکند بر وی
    خوبان جهان کمر ببستند
    در خدمت سرو دوست چون نی
    زاهد چو لبش بدید می‌گفت
    من توبه نمی‌کنم از این می
    هر جا که فتاد عکس رویش
    گلزار همی شکفت در پی
    می‌رفت و همام در پی او
    فریادکنان که هجر تا کی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha