کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای پیش نقش روی تو صاحب‌دلان بی خویشتن
    وز چشم مستت فتنه‌ها افتاده در هر انجمن
    تا خرقه و پشمینه را بازار دعوی بشکنی
    طرف کله را برشکن بنمای زلف پرشکن
    گوی گریبان کیست کاو سر بر سر دوشت نهد
    بیم است کز غیرت کنم صد پاره بر تن پیرهن
    چون بار پیراهن کشی؟ کز گل بسی نازک‌تری
    پیراهنی باید تو را از لاله و برگ سمن
    گل لاف خوبی می‌زند سرو سهی سر می‌کشد
    سلطان حسنی هر دو را بنشان به جای خویشتن
    از آرزوی قامتت صد عاشق سرگشته را
    افتاده بینی بی‌خبر در پای سرو و نارون
    هر شب فغان عاشقان آید ز کویت همچنان
    کآید به وقت صبحدم فریاد مرغان از چمن
    تا مشک جان پرور شود اجزای آهو سر به سر
    بفرست بر دست صبا بویی به صحرای ختن
    ای در لبت جان‌ها نهان با ما سخن گو یک زمان
    تا در تنم گردد روان صد جان شیرین زان دهن
    شعرهمام خوش نفس دل را بیفزاید هوس
    شیرین بود الفاظ او چون از لبت گوید سخن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha