کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کاو سر تو دارد پروای سر ندارد
    مست تو تا قیامت از خود خبر ندارد
    هر عاشقی که جانش بویت شنیده باشد
    سر بی نسیم زلفت از خاک برندارد
    تر دامن است هر کاو لافی زند ز عشقت
    وان گه دو چشم خود را پیوسته تر ندارد
    آنجا که حاضر آید آن شکل و آن شمایل
    گر بنگرد به غیری چشمم نظر ندارد
    سر تا قدم چو جانی ای آب زندگانی
    کاین حسن و این لطافت هرگز بشر ندارد
    سرهای عاشقانت بر خاک آستانت
    چندان بود که آنجا کس رهگذر ندارد
    هر یک به جست و جویی میلی کند به سویی
    جانم ز منزل تو عزم سفر ندارد
    وصفت چنان که باید دایم همام گوید
    هر کان گهر نبخشد هر نی شکر ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha