کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نفس کافر کیش را عشق تو در ایمان کشید
    دیو را حکم سلیمان باز در فرمان کشید
    در میان ظلمت آب زندگانی جست خضر
    نور توفیقش به سوی چشمهٔ حیوان کشید
    آرزوی آب شیرین بافت در دریا صدف
    ابر نیسانی به دوش از بهر او باران کشید
    روح قدسی کشت عیسی را معاین تاکه او
    رخت خود زین خاکدان بر گنبد گردان کشید
    پادشاهی داد یوسف را سعادت بعد از آنک
    هم اسیر چاه شد هم زحمت زندان کشید
    جان تن آسوده را بار ریاضت بر نهاد
    دید دل آسایشی چون جسم بار جان کشید
    جان مشتاقان کشد از غمزهٔ جادوی تو
    آن جفا کز دست امت عیسی عمران کشید
    تا خرامان دید بالای تو را چشم همام
    کافرم گر خاطرم دیگر به سروستان کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha