همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۲: نفس کافر کیش را عشق تو در ایمان کشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نفس کافر کیش را عشق تو در ایمان کشید دیو را حکم سلیمان باز در فرمان کشید در میان ظلمت آب زندگانی جست خضر نور توفیقش به سوی چشمهٔ حیوان کشید آرزوی آب شیرین بافت در دریا صدف ابر نیسانی به دوش از بهر او باران کشید روح قدسی کشت عیسی را معاین تاکه او رخت خود زین خاکدان بر گنبد گردان کشید پادشاهی داد یوسف را سعادت بعد از آنک هم اسیر چاه شد هم زحمت زندان کشید جان تن آسوده را بار ریاضت بر نهاد دید دل آسایشی چون جسم بار جان کشید جان مشتاقان کشد از غمزهٔ جادوی تو آن جفا کز دست امت عیسی عمران کشید تا خرامان دید بالای تو را چشم همام کافرم گر خاطرم دیگر به سروستان کشید همام تبریزی