کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برو با ما صلاح و زهد مفروش
    که من پندت نخواهم کرد در گوش
    ملامت آتش دل می‌کند تیز
    به آتش کی نشیند دیگ را جوش
    شما را سلسبیل و حوض کوثر
    مرا آب حیات از چشمه نوش
    مرا امروز با سر عشق‌بازی‌ست
    که در پای خیالت داشتم دوش
    من خاکی که باشم کآسمان را
    همی‌زیبد مه تابان در آغوش
    اگر سر خاک پایت را بشاید
    کشیدن بار باشد بر سر دوش
    شکایت داشتم از دوست بسیار
    چو آمد شد حکایت‌ها فراموش
    نظر کردن به رویت چون توانم
    که چون بویی شنیدم رفتم از هوش
    به گویایی نشد کس محرم دوست
    قناعت کن به بینایی و مخروش
    همام افسانه عشقش مکن فاش
    زفان حال خود گوید که خاموش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha