کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آفتابی و ز مهرت همه دل‌ها محرور
    چشم روشن بود آن را که تو باشی منظور
    قربتت نیست میسر به نظر خرسندم
    همه مردم نگرانند به خورشید از دور
    انتظار نظرم پرده صبرم بدرید
    تا به کی نرگس مستت بود از ما مستور
    آنچه می‌جست سکندر به میان ظلمات
    گو بیایید و ببینید در این چشمه نور
    بود آوازه دور قمری تا امروز
    دور روی تو شد اکنون به جهان در مشهور
    نسبتی هست به دندان تو پروین را لیک
    هست دندان تو منظوم و ثریا منثور
    می‌کند حسن و لطافت ز تو دریوزه بهار
    می‌کند وام حرارت ز دل ما با حور
    گر همام است به جان مشتری تو چه عجب
    مه و خورشید گواهند که هستم معذور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha