همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۲: هر گاو سر تو دارد پروای سر ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کاو سر تو دارد پروای سر ندارد مست تو تا قیامت از خود خبر ندارد هر عاشقی که جانش بویت شنیده باشد سر بی نسیم زلفت از خاک برندارد تر دامن است هر کاو لافی زند ز عشقت وان گه دو چشم خود را پیوسته تر ندارد آنجا که حاضر آید آن شکل و آن شمایل گر بنگرد به غیری چشمم نظر ندارد سر تا قدم چو جانی ای آب زندگانی کاین حسن و این لطافت هرگز بشر ندارد سرهای عاشقانت بر خاک آستانت چندان بود که آنجا کس رهگذر ندارد هر یک به جست و جویی میلی کند به سویی جانم ز منزل تو عزم سفر ندارد وصفت چنان که باید دایم همام گوید هر کان گهر نبخشد هر نی شکر ندارد همام تبریزی