کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میان ما و شما بود پیش از آن پیوند
    که جان علوی ما شد در این قفس در بند
    بجز دهان لطیفت که با نسیم گل است
    ندید دیده مردم گلاب‌دان از قند
    لب خوشت که فدا باد آب حیوانش
    نداد آبم و در جانم آتشی افکند
    چگونه از ملک انسان شریف‌تر نبود
    که ز آدمی چو تو پیدا همی‌شود فرزند
    ز ذوق بی‌خبر است آن که می‌کند تشبیه
    رخت به چشمهٔ خورشید و قد به سرو بلند
    از آب و خاک نیاید کسی بدین خوبی
    در آن جهان مگر از روح صورتی سازند
    بگو که چاره من چیست از مشاهده‌ات
    به حسن هیچ کسی چون نمی‌شود خرسند
    اگر چه غیرتم آید میان شهر برآی
    زبان هر که مرا پند می‌دهد دربند
    همام چون که سلامت کند ملول مشو
    گرش جواب نگویی به زیر لب می‌خند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha