کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زلف ترک من صبا هردم مشوش می‌کند
    تا دماغ عاشقان از بوی آن خوش می‌کند
    با زمین مرده ابر نوبهاری کی کند
    آنچه با من بوی زلف یار سرکش می‌کند
    از لطافت ترک من گویی که هست آب حیات
    خاصه آن ساعت که طبعش همچو آتش می‌کند
    سبزه و آب و شراب و شاهد و رود و سرود
    گر نباشد روی ترکم کار هر شش می‌کند
    هر بهاری گل به دامن می‌کند زر پیشکش
    تا خطابش ترک من ادنی وادش می‌کند
    چون به مژگان خون عالم می‌تواند ریختن
    از چه ترکم هر زمان آهنگ ترکش می‌کند
    گر ز ترکی ریخت چشم ترک او خون همام
    چون که صید لاغر است از ننگ ترکش می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha