کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم بد دور که زیباتر از این نتوان بود
    بنده روی تو خواهم ز میان جان بود
    دل من در هوس آن لب چون آب حیات
    بس که در تیرگی زلف تو سرگردان بود
    گفته بودند که روی تو به از خورشید است
    چون بدیدیم به جان تو که صد چندان بود
    حسن در عهد تو مشهور به همشهری ماست
    پیش از این نسبت او گرچه به ترکستان بود
    آب حیوان به زمان لب تو پیدا شد
    تا به امروز گر از دیدۀ ما پنهان بود
    خاک پای تو گروهی که به جان بخریدند
    همه انصاف بدادند که نیک ارزان بود
    عندلیب است در این باغ مگر جان همام
    که مدامش هوس روی گل خندان بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha