به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

همام تبریزی

همام تبریزیغزل هاشمارهٔ ۶۹: عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده اند

1310عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده‌اند
آب حیوان در میان تیرگی نوشیده‌اند
رنگ حرص وشهوت از آیینه دل برده‌اند
تا در آن آیینه عکس روی دلبر دیده‌اند
جان خود در زلف کافرکیش جانان بسته‌اند
کافری بگزیده وز اسلام بر گردیده‌اند
در خرابات محبت جان گروگان کرده‌اند
تا ز معشوق سقیهم یک قدح بخریده‌اند
با وصال خوب روی خویش در پیوسته‌اند
ز آفرینش فارغ از کون و مکان ببریده‌اند
تا نبیند چشم ایشان روی هر نامحرمی
خویش را چون گنج در ویرانه‌ها پوشیده‌اند
با گدایی کرده نسبت خویشتن را چون کلیم
رفته در زیر گلیمی سلطنت ورزیده‌اند
رسته‌اند از عالم صورت‌پرستی روز و شب
چون همام اندر ره معنی به جان کوشیده‌اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۸: ماهرویان زلف مشکین را پریشان کرده ...2شمارهٔ ۶۹: عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیده ...3شمارهٔ ۷۰: گرچه سیاحان جهان گردیده اند 4شمارهٔ ۷۱: زاهدان با شاهدان همخانه اند 5شمارهٔ ۷۲: نظرها محرم رویت نبودند 6شمارهٔ ۷۳: بنامیزد چنانت آفریدند 7شمارهٔ ۷۴: این مقبلان که باخبر از روز محشر ند 8شمارهٔ ۷۵: به کوی دوست که وهم و خیال ره نبرند 9شمارهٔ ۷۶: قومی که ره به منزل خوبان همی برند 10شمارهٔ ۷۷: می روی وز پی تو پیران و جوان می نگ ...11شمارهٔ ۷۸: زلف ترک من صبا هردم مشوش می کند 12شمارهٔ ۷۹: آنچه باید همه داری و نداری مانند 13شمارهٔ ۸۰: اهل دل در هوس عشق تو سرگردانند 14شمارهٔ ۸۱: ز کوی دوست مرا ناگزیر خواهد بود 15شمارهٔ ۸۲: هر که او عاشق جمال بود 16شمارهٔ ۸۳: چشم بد دور که زیباتر ازین نتوان بو ...17شمارهٔ ۸۴: آن را که حسن و شکل و شمایل چنین بو ...18شمارهٔ ۸۵: هوس عمر عزیزم ز برای تو بود 19شمارهٔ ۸۶: زینہار ای دل گرت با عشق پیوندی بود 20شمارهٔ ۸۷: بر سر کوی تو سرها می رود 21شمارهٔ ۸۸: جان ها در آتشند که جانان همی رود 22شمارهٔ ۸۹: عشق از صورت او آینه جان بنمود 23شمارهٔ ۹۰: بوسه یی را گر به جان شاید خرید 24شمارهٔ ۹۱: اگر نگار من از رخ نقاب بگشاید 25شمارهٔ ۹۲: بهشت روی تو را پاک دیده یی باید 26شمارهٔ ۹۳: بیا دمی بنشین تا دلم بیاساید 27شمارهٔ ۹۴: دلم ز عهدۀ عشقت برون نمی آید 28شمارهٔ ۹۵: رویت به ازان آمد انصاف که می باید 29شمارهٔ ۹۶: چو چشم مست بدان زلف تابدار آید 30شمارهٔ ۹۷: سال ها باید که چون تو ماهی از دورا ...31شمارهٔ ۹۸: آن نه نقشی ست که در خاطر نقاش آید 32شمارهٔ ۹۹: مرا چو نام لبت بر سر زبان آید 33شمارهٔ ۱۰۰: دوستان از دوستان یاد آورید 34شمارهٔ ۱۰۱: دل به کنج عافیت چون پای در دامان ...35شمارهٔ ۱۰۲: نفس کافر کیش را عشق تو در ایمان ک ...36شمارهٔ ۱۰۳: ای سراندازان سراندازی کنید 37شمارهٔ ۱۰۴: چون قامت تو سروی در بوستان نروید 38شمارهٔ ۱۰۵: اینک نسیمی میدهد کز دوست می آردخب ...39شمارهٔ ۱۰۶: دمی وصال تو از هر چه در جهان خوشت ...40شمارهٔ ۱۰۷: دوش از لبت ربوده ام ای مهربان شکر 41شمارهٔ ۱۰۸: لبت راست آب حیاتی دگر 42شمارهٔ ۱۰۹: آفتابی و ز مهرت همه دل ها محرور 43شمارهٔ ۱۱۰: از آن شکل و شمایل چشم بد دور 44شمارهٔ ۱۱۱: غرض ز دیدن شام و دیار مصر و حجاز 45شمارهٔ ۱۱۲: رفتیم ما و عشق تو اندر میان هنوز 46شمارهٔ ۱۱۳: چه می خورده است چشم نیم خوابش 47شمارهٔ ۱۱۴: زهی شمایل موزون و قد دلبندش 48شمارهٔ ۱۱۵: نبود خلاص ما را ز دو چشم شوخ شنگش 49شمارهٔ ۱۱۶: این نه دردیست که بی دوست بود درما ...50شمارهٔ ۱۱۷: برو با ماصلاح و زهد مفروش 51شمارهٔ ۱۱۸: اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش 52شمارهٔ ۱۱۹: پرده خویش تویی پرده برانداز ز پیش 53شمارهٔ ۱۲۰: عاشق کسی بود که کشد بار بار خویش 54شمارهٔ ۱۲۱: دوش با من لطفکی آغاز کرد آن دلبرک 55شمارهٔ ۱۲۲: که می گوید که هست این صورت از گل 56شمارهٔ ۱۲۳: وداع بار و دیارم چو بگذرد به خیال 57شمارهٔ ۱۲۴: ما می رویم داده تو را یادگار دل 58شمارهٔ ۱۲۵: ای سر زلف خوشت سلسله جنبان دل 59شمارهٔ ۱۲۶: زهی مقبل که شد پیش تو مقبول 60شمارهٔ ۱۲۷: چو ترک من بگشاید برابروان کاکول 61شمارهٔ ۱۲۸: آرزومندم ولیکن کو قدم 62شمارهٔ ۱۲۹: ماه ز مشرق طلوع کرد چو رویت تمام 63شمارهٔ ۱۳۰: من به اومید تو از راه دراز آمده ا ...64شمارهٔ ۱۳۱: چشم خودرا دوست میدارم که رویش دید ...65شمارهٔ ۱۳۲: من از دنیا و مافیها دل اندر نیکوا ...66شمارهٔ ۱۳۳: هزاران نقش گوناگون ببستم 67شمارهٔ ۱۳۴: نرسیده ست به گوش تو مگر فریادم 68شمارهٔ ۱۳۵: پیش یاران امشبی ناخوانده مهمان آم ...69شمارهٔ ۱۳۶: چون سر زلف تو برعارض زیبا دیدم 70شمارهٔ ۱۳۷: این منم در صحبت جانان که جان می پ ...71شمارهٔ ۱۳۸: سعادتی که زناگه در آمدی ز درم 72شمارهٔ ۱۳۹: کجا روم که کمند تو می کشد بازم 73شمارهٔ ۱۴۰: تا نفس هست به روی تو برآید نفسم 74شمارهٔ ۱۴۱: در ان نفس که بمیرم در آرزوی تو با ...75شمارهٔ ۱۴۲: ساقیا بر سر جان بار گران است تنم 76شمارهٔ ۱۴۳: عنبرین است به ذکر تو نفسها که زنم 77شمارهٔ ۱۴۴: تاکی آخر ز غمت ناله شبگیر کنم 78شمارهٔ ۱۴۵: مرا چو سرو نو باید به بوستان چه ک ...79شمارهٔ ۱۴۶: عالمی را به جمالت نگران می بینم 80شمارهٔ ۱۴۷: در رخت می نگرم صورت جان می بینم 81شمارهٔ ۱۴۸: بلبلان را همه شب خواب نیاید زان ب ...82شمارهٔ ۱۴۹: نوبهار و بوی زلف یار و انفاس نسیم 83شمارهٔ ۱۵۰: ما به بوی زلف یار مهربان آسوده ای ...84شمارهٔ ۱۵۱: ما گرچه ز خدمتت جداییم 85شمارهٔ ۱۵۲: ای پیش نقش روی تو صاحب دلان بی خو ...86شمارهٔ ۱۵۳: به معنی چون شود صورت مزین 87شمارهٔ ۱۵۴: پور تازه شود حبات ما چون بگشاید ا ...88شمارهٔ ۱۵۵: تا سرم خالی نگردد از خیال ما و من 89شمارهٔ ۱۵۶: غنچۂ خندان فدا بادت چو بگشایی دهن 90شمارهٔ ۱۵۷: نباید در قلم یارا حدیث آرزومندان 91شمارهٔ ۱۵۸: خیالی بود و خوابی وصل یاران 92شمارهٔ ۱۵۹: شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن 93شمارهٔ ۱۶۰: چیست دولت صحبت صاحبدلان دریافتن 94شمارهٔ ۱۶۱: عاشقی چیست به جان بندۂ جانان بودن 95شمارهٔ ۱۶۲: ای آرزوی چشمم رویت به خواب دیدن 96شمارهٔ ۱۶۳: در باغ چو بالایت سروی نتوان دیدن 97شمارهٔ ۱۶۴: ملامت می کند دشمن مرا در عشق ورزی ...98شمارهٔ ۱۶۵: عجب باشد تن از جان آفریدن 99شمارهٔ ۱۶۶: تا عقل کل حیران شود برقع زرخیک سو ...100شمارهٔ ۱۶۷: ترک مه پیکر من تا که برفت از بر م ...101شمارهٔ ۱۶۸: ای سواد زلف تو سودای من 102شمارهٔ ۱۶۹: بر کف ماه نیکوان جام چو آفتاب بین 103شمارهٔ ۱۷۰: دارم امید وصل تمنتای من ببین 104شمارهٔ ۱۷۱: حدیث زلف و خال و چشم و ابرو 105شمارهٔ ۱۷۲: کشم نقد جان را به بازار او 106شمارهٔ ۱۷۳: چون منی را کی رسد روی جهان آرای ت ...107شمارهٔ ۱۷۴: پاک چشمانند مرد روی تو 108شمارهٔ ۱۷۵: ای صبا آنچه شنیدی ز لب یار بگو 109شمارهٔ ۱۷۶: می آمد و خلق شهر در پی 110شمارهٔ ۱۷۷: اگر نه روی تو باشد کجا برم دنیی 111شمارهٔ ۱۷۸: بدین ملاحت و حسن و لطافت و معنی 112شمارهٔ ۱۷۹: ماه رویا دوش عزم جام و ساغر کرده ...113شمارهٔ ۱۸۰: باز ای مطرب حدیثی در میان انداختی 114شمارهٔ ۱۸۱: چو بالای تو گر سر وی میان بوستانس ...115شمارهٔ ۱۸۲: گر دلم را اشتیاق روی یاران نیستی 116شمارهٔ ۱۸۳: چون بگذرد به شهر چنین سرو قامتی 117شمارهٔ ۱۸۴: گفت از برای چیدن گل در چمن شدی 118شمارهٔ ۱۸۵: بر دل از زلف چو زنجیر تو دارم بند ...119شمارهٔ ۱۸۶: توبه کردم که نخوانم دگرت ماه و پر ...120شمارهٔ ۱۸۷: شب دوشینه خیالت به عیادت سحری 121شمارهٔ ۱۸۸: ای باد نو بهاری بوی بهشت داری 122شمارهٔ ۱۸۹: ای نسیم سحری هیچ سر آن داری 123شمارهٔ ۱۹۰: ترسا بچه یی ناگه بر کف می گلناری 124شمارهٔ ۱۹۱: خجسته زمانی و خوش روزگاری 125شمارهٔ ۱۹۲: معذورم اگر ورزم سودای چنین یاری 126شمارهٔ ۱۹۳: دیگر نخوانم جان تورا زیرا که از ج ...127شمارهٔ ۱۹۴: بازیچه نیست آخر آیین عشق بازی 128شمارهٔ ۱۹۵: به خوبی ست هر دل نوازی ایازی 129شمارهٔ ۱۹۶: به یک کرشمه توانی که کار ما سازی 130شمارهٔ ۱۹۷: کیست کاین فتنه نشاند که تو می آغا ...131شمارهٔ ۱۹۸: در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی 132شمارهٔ ۱۹۹: نه چنان مست و خرابم ز دو چشم ساقی 133شمارهٔ ۲۰۰: بگذشت بره نظارگان نگذاشت در قالب ...134شمارهٔ ۲۰۱: اکنون که نیست ما را با دوستان وصا ...135شمارهٔ ۲۰۲: ای خواب که می بینمت از بهر خیالی 136شمارهٔ ۲۰۳: مباد دل ز هوای تو یک زمان خالی 137شمارهٔ ۲۰۴: کو جوانی تا فدای عشق خوبان کردمی 138شمارهٔ ۲۰۵: لا از تشنگی بمردم ای آب زندگانی 139شمارهٔ ۲۰۶: الا ای ماه کنعانی برآ از چاه ظلما ...140شمارهٔ ۲۰۷: ای نور دیده و دل از دیدهها نهانی 141شمارهٔ ۲۰۸: بشنو زنی سماعی به زبان بی زبانی 142شمارهٔ ۲۰۹: به جای هر سر مویی گرم بود جانی 143شمارهٔ ۲۱۰: از بهر تو باید مرا زندگانی 144شمارهٔ ۲۱۱: در غیر تم که با خود همراز و همنشی ...145شمارهٔ ۲۱۲: پیک مبارک است نسیم سحر گہی 146شمارهٔ ۲۱۳: ای آفتاب خوبان وی آیت الهی 147شمارهٔ ۲۱۴: می کند بوی تو با باد صبا همراهی 148شمارهٔ ۲۱۵: اثر لطف خدایی که چنین زیبایی 149شمارهٔ ۲۱۶: ای گل از غنچه کی برون آیی 150شمارهٔ ۲۱۷: ای منزل مبارک می بخشیم صفایی 151شمارهٔ ۲۱۸: برای دیدن رویت خوش است بینایی 152شمارهٔ ۲۱۹: دانی چگونه باشد از دوستان جدایی 153شمارهٔ ۲۲۰: گلستانی و ما مستان بویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ