کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تورا چیزی ورای حسن و آن هست
    نپندارم نظیرت در جهان هست
    از آن دادن نشان، کار زبان نیست
    ولی در گفت و گویم تا زبان هست
    نخواهم سر مگر بر آستانت
    سرم را عشقِ بالینی چنان هست
    زهی دولت که دارد مرغ جانم
    که از زلف تو او را آشیان هست
    هوای عالم علوی ندارد
    که جایی خوشترش اینجا از آن هست
    میان جان و از من برکناری
    از اینجا ماجرایی در میان هست
    زمین را در میان حسن رویت
    شرف بر آسمان تا آسمان هست
    دهانت آب حیوان آفریدند
    نصیبی جان ما را زان دهان هست
    همام خوش نفس را هم از آنجاست
    که آب زندگانی در بیان هست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha