همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: تورا چیزی ورای حسن و آن هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تورا چیزی ورای حسن و آن هست نپندارم نظیرت در جهان هست از آن دادن نشان، کار زبان نیست ولی در گفت و گویم تا زبان هست نخواهم سر مگر بر آستانت سرم را عشقِ بالینی چنان هست زهی دولت که دارد مرغ جانم که از زلف تو او را آشیان هست هوای عالم علوی ندارد که جایی خوشترش اینجا از آن هست میان جان و از من برکناری از اینجا ماجرایی در میان هست زمین را در میان حسن رویت شرف بر آسمان تا آسمان هست دهانت آب حیوان آفریدند نصیبی جان ما را زان دهان هست همام خوش نفس را هم از آنجاست که آب زندگانی در بیان هست همام تبریزی