کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وداع چون تو نگاری نه کار آسان است
    هلاک عاشق مسکین فراق جانان است
    نگر مفارقت جان ز تن چگونه بود
    به جان دوست که هجران هزار چندان است
    ز وصل خود نفسی پیش از آن که دور شوم
    اگر به جان بفروشی هنوز ارزان است
    مجال دیدن رویت نماند چشمم را
    که شکل مردمکش زیر اشک پنهان است
    بگو که تا نشود کاروان روان امروز
    که ز آب دیده اصحاب روز باران است
    هنوز سرو روانم ز چشم ناشده دور
    دل از تصور دوری چو بید لرزان است
    بدان امید که بوسند نعل یکرانت
    نهاده بر سر راه تو روی یاران است
    ز هر طرف که نظر می‌کنم برابر تو
    هزار سینه نالان و چشم گریان است
    نظر به جانب زلف تو می‌کنم او نیز
    برای خاطر این خستگان پریشان است
    ز هم بریدن یاران به تیغ ناکامی
    چو هست عادت گردون مرا چه تاوان است
    تو می‌روی و همام از پی تو می‌نگرد
    ز دل بریده امید و حدیث در جان است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha