کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز باطل گر بپرسی جز عدم نیست
    عدم را هیچ وصفی در قلم نیست
    همه حق است و حق عین وجود است
    جز او نبود که در غیب و شهود است
    عدم باشد جز او یعنی که باطل
    ز باطل هیچ بودی نیست حاصل
    ز چشم دل یکی بنگر در اشیاء
    که بینی نیست جز حق هیچ پیدا
    همه حقند و پیدا باطلی نیست
    بجز موج اندرین یم ساحلی نیست
    شئوناتی که می‌بینی حبابند
    حباب چه نکو بین جمله آبند
    تو پنداری که این و آن وجودند
    جز او نبود وجود اینها نمودند
    نکوتر بین نباشد هم نمودی
    بجز یک حق واحد نیست بودی
    بباطل پس عدم کردیم اطلاق
    که آنرا جز عدم خود نیست مصداق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha