جواهرها کز آن کس نیست واقف
در انبا و علوم و هم معارف
بود در نزد صوفی گاه تاویل
جقایقهای بی تغییر و تبدیل
نگردد مختلف زان اختلافات
که باشد در شرایع بیمنافات
نگردد مختلف چون آنکه شایع
بود اندر امم و اندر شرایع
تفرق نیست در وی قدر موئی
کنی گر بیتخالف جستجویی
نماز ار مختلف گردید وضعش
تفاوت نیست یا فرقی بجمعش
چه مقصود از نماز آداب خدمت
بود در حضرت سلطان عزت
شد این خدمت در اوقات مناسب
ز مولا بر عباد از قلب واجب
بهر عصر آنکه از حق شاه دین شد
رساند احکام خدمت کاین چنین شد
نماز از اصل پس گر باشی آگاه
بود حاضر شدن در خدمت شاه
تفاوت نیست اندر اصل اول
مگر گردد فروعاتش مبدل
چنین دان روزه و حج و زکوتت
نشد اصلش مبدل چون صلوتت
تبدل یافت گر وضعش بتفصیل
نیابد اصل آن تغییر و تبدیل
جواهر آن حقایق دان که تغییر
نیابد در زمانی هم نه تکسیر