هویت مجمعالاضداد باشد
که از کل قیود آزاد باشد
تخالفها در آنجا شد مرافق
همه اطراف دور از هم معانق
بسابق ذکر شد کاین اختلافات
در اشیاء هست ز اسماء بیمنافات
چو اسماء مختلف بودند بالاصل
حقایق مختلف گردید در فصل
شود رفع اختلاف کل اسماء
در آنحضرت که نبود اسم راجا
خط و خال از پی اظهار حسن است
شئون زیبنده بازار حسن است
در آنخلوت که مستور است دلدار
فکنده پرده اندر پیش رخسار
نه حاجت بر شئون خط و خال است
نه بر آیات زلف و رخ مجال است
بود یک حسن و آنهم در کمونست
باو راجع ظهروات شئون است
بدریا دجله و شط مجتمع گشت
نزاع خال با خطر مرتفع گشت
اگرچه در عیان هم بینزاعند
بکار حسن در یک انتفاعند
مراد از فعل خط و شیوه خال
نمود حسن باشد هم بتمثال
شئونات نکوئی در مجامع
باصل حسن باشد جمله راجع
اگرهم بین اسماء اختلاف است
بدینسان است وین خود بیخلافست
بود پس مجمع الاضداد اصلی
که اشیاء راست مرجع دون فصلی