کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صفی شاد که بهر با تمیزان
    قلم گیرد پی تحقیق میزان
    وی آنچیزیست کانسانرا توسل
    بآن باشد بتمییز و تعقل
    شناسد زاو ارادت جدیده
    دگر اقوال محمود سدیده
    دگر افعال مستحسن باشهاد
    کز آن بدهد تمیز آن ز اضداد
    بخوانند اهل دل آنرا عدالت
    که ظل وحدتست آن در اصالت
    همان ظل کو ز وحدت معتدل شد
    بسه علم ار که دانی مشتمل شد
    یکی باشد شریعت پس طریقت
    سیم علم است در سر حقیقت
    احدیت گرت در جمع و فرق است
    بسیر این سه علمت دل چو برق است
    احدیت نیابد تا تحقق
    عدالت در تو کی گیرد تعلق
    بود بر اهل ظاهر شر ع میزان
    دگر بر اهل باطن عقل فطان
    خود آن عقل است از اندیشه برتر
    بنور قدس در معنی منور
    دگر میزان خاصان علم راهست
    بخاص الخاص میزان عدل شاهست
    بآن میزان دهند اندر حقیقت
    تمیز وحدت از احکام کثرت
    بودجه عدل کز افراط و تفریط
    بود موضوع و از تبدیل و تخلیط
    نگردد با تعین حق ممازج
    بود در عین ربط از جمله خارج
    تعیین را بعین اختلافات
    نباشد هیچ با قدسش منافات
    دهد هم در طریقت شخص عادل
    بآن میزان تمیز راه و منزل
    هر آن منزل که در ره یا مقام است
    چو آید پیش او داند کدام است
    نگردد مشتبه بر وی مقامی
    شناسد گر پرد مرغی زبامی
    در اخلاص ار بود عیبی کند درک
    در اعمال ار بود نقصی کند ترک
    در اخلاص ار بود تفریط و افراط
    بود در فحص حدش سخت محتاط
    بپوید ره بوجه استقامت
    صراط عدل نبود بی‌علامت
    رود در جبر و تفویض او بمابین
    که در فعل است امر بین مرین
    بآن میزان غرض مرد طریقت
    دهد تمییز هر صاف از کدورت
    تمیز هر کمالی از نقایص
    دگر تمییز هر قلبی ز خالص
    دگر تمییز هر ترکی زد رویش
    که این از رستگی بد یاز تشویش
    گذشت اوست‌لله یا بدلخواه
    بمنزل رفت یا افتاد در راه
    ز دنیا رسته در طی مسالک
    و یا چون نیست او را گشته تارک
    دگر تمییز عشق از میل و مقصود
    دگر تمییز مقبولت ز مردود
    دگر تمییز در نقص و کمالت
    دگر تمییز حد اعدالست
    بدینسان در همه افعال و احوال
    بود واجب تمیز آن بهر حال
    دگر اندر ظواهر حکم شارع
    بود میزان باحکام و شرایع
    ز امر و نهی کاندر هر مقام است
    بشرعت وان حلالست این حرامست
    کدامین پاک بر طاهر و مرید است
    کدام اندر یقین رجس و پلید است
    بود پس شرع میزان در شریعت
    که چون فرموده شارع منع و رخصت
    شود در شرع میزانت مقابل
    یکی اندر تمیز حق و باطل
    تمیز حق و باطل شرع و نقل است
    تمیز حسن و قبح از حکم عقل است
    ز باطن محکم است احکام ظاهر
    چه این صورت زمعنی گشته صادر
    تخلف گر کنی از حکم صورت
    بسا گردد غلط ره در طریقت
    صراط از ظهر اول گر کنی فرض
    بود تا بطن آخر طول بیعرض
    ندارد در مقامی اعوجاجی
    تو گر معوج روی ناقص مزاجی
    بجائی ترک صورت هم کمال است
    کس آر آگه ز سر اعتدال است
    ز بهر کامل ار بر ضد صورت
    کند حکمی همان شرع است و ملت
    چو ز احکام حقیقت اوست واقف
    چنان کز حکم شرع اندر مواقف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha