کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود عبدالشکور آنکس که دایم
    بود کارش سپاس و شکر منعم
    نداند نعمتی را جز ز حضرت
    نه بیند هیچ از وی غیر نعمت
    بصورت گر چه آن رنج است و نقمت
    نبیند نقمت آنرا در حقیقت
    شدید النقمه آمد حق بر اعدا
    نباشد نقمتی زان گر چه پیدا
    بظاهر بلکه آن وسع است و رحمت
    خلاف اولیا و اهل طاعت
    وسیع‌الرحمه است از بهر اخیار
    نماید گر چه آن نقمات و آزار
    بسا نعمت که منعم داد و غم بود
    بسا نقمت که آن لطف وکرم بود
    دهد نعمت بمشرک تا شود دور
    دهد نقمت بعارف تا شود نور
    بود عبدالشکور آنکس که در رنج
    نبیند غیر ناز و نعمت و گنج
    بر او زیبا نماید شادی و غم
    دگر درد و دوا و عیش و ماتم
    معانی ریزد از حق در دلم باز
    کنم زان جمله بابی ب تو هم باز
    هر آن فردی ز افراد خلایق
    که دارد نعمتی از حق بلایق
    بود عبدالشکور اندر سپاسش
    که فرمودست حق نعمت شناسش
    چو بیند نعمت منعم در اشیاء
    هم اشیاء جمله او را همچو اعضا
    شود پس شاکر او زین جمله نعمت
    که حق بنهاده زان برجانش منت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha