متحقق بحث است آن مشاهد
که بیند در تعیین وجه واحد
متعین بهر شیئ بی ز تقیید
باو یعنی مقید نیست در دید
شود مشهود حق در هر مقید
باسم و وصف و حیثی بر موحد
باسمی یا صفت یا اعتباری
پس او را نیست در وی انحصاری
بشییء منحصر چون ز اعتلانیست
تقید را در او ره مطلقا نیست
بشییء منحصر گر بینشان بود
مقید هم بر آن شییء میتوان بود
متعین بهر موجود او شد
ولی بیانحصار و بی تقید
ندانی معنی اطلاقش ار چیست
بهستی بین که شییء منحصر نیست
پس او خود مطلقی باشد مقید
که با قید است مطلق بر مشاهد
منزه باشد از تقیید و اطلاق
ز لا اطلاق هم در ذات خود طاق
نه تقیید ونه لا قیید او راست
ز اطلاق و ز لا اطلاق یکتاست
هر آن شییء که بینی غیر وی نیست
خود او هر شیئی و خود در هیچ شیی نیست
برون از شرط و وصف و اشتراکست
ز شرط و لابشرطی هر و پاکست
همه موجند اشیاءء اندر آن یم
بلا اشیاءعیان ز اشیاءست فافهم