کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز عبدالنور گویم اوست بینا
    بنور حق که اشیاء زوست پیدا
    بعبدالنور عالم مستبین است
    که او خود نور حق در عالمین است
    بود نور آنکه خود ظاهر بذاتست
    دگر مظهر بکل ممکنات است
    ازو اعیان و اکوان گشت ظاهر
    تجلی کرده حق زاو در مظاهر
    مگر اعیان ظهورش در حقایق
    بعلم آمد اگر دانی دقایق
    مگر اکوان ظهورش بر مناسب
    بود مشهود اگر دانی مراتب
    مراتب زان یکی لیل و نهار است
    که این هر دو بیک نور آشکار است
    نپنداری که لیل از نور دور است
    سفیدی و سیاهی هر دو نور است
    شب از نور است کاینسان منظلم شد
    لب روز از فروغش مبتسم شد
    زمین و آسمان و عرض و افلاک
    همه نور است نزد اهل ادراک
    بعالم هر چه بینی عین نور است
    از و حق در تجلی و ظهور است
    بیان آن بشرح آیت نور
    شد ار باشد بیادت شرح مذکور
    رجوعی کن هم ار نبود بیادت
    که گردد دور دانش بر مرادت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha