ز عینالشیی صوفی گفته مطلق
که آن حق است و گوید حق همه حق
مدان جز حق بمعنی عین شی را
که حق بود آنکه عارف دید ویرا
می و میناست عکس روی ساقی
چو شیئیت نماند اوست باقی
از آنرو کل شیئ گفت هالک
بجز وجهش که آن حق است و مالک
بمعنی وجه شیئ جز عین شی نیست
که آن فانی و باقی غیرحی نیست