بود حال آنکه بر قلب است وارد
بمحض موهبت از حق واحد
بدون اجتلابی با تعمل
چه حزن و خوف و قبض و بسط بالکل
که چون وارد شود ناگاه بر دل
هم آید از صفات نفس زایل
چو مثل او ز پی آید بتوفیق
نیاید یا دگر چون او بتحقیق
اگر باید بحال خود دوامی
شود مر اهل حالت را مقامی