کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود عبدالسمیع آنکس که ز اشیاء
    نیوشد صوت حق با سمع معنا
    ز هر شیئی نیوشد صوت خاصی
    که در آن رتبه دارد اختصاصی
    بعین سمع هم عبدالبصیر است
    که ز اشیاء دید حق را ناگزیر است
    هر آن کز گوش حق بشنید ناچار
    ز چشم حق ببیند هم در آثار
    حق او را مظهر سمع و بصر کرد
    باو خود را از این دو جلوه‌گر کرد
    پس او بیند در اشیاء ذات حق را
    نیوشد هم ز حق آیات حق را
    همان چشمی که اول ذات خود دید
    همان گوشی که صوت خویش بشنید
    تجلی کرد و ز اشیاء جلوه گر گشت
    هر آن شیئی عین آن سمع و بصر گشت
    هر آن کز حق چنین صاحب نظر شد
    بخاصه مظهر سمع و بصر شد
    به بیند حق ز هر شیی خود نمائی
    کند در عین قدس و کبریائی
    بمعنای دگر سمع و بصر را
    بهر جنبنده او بخشد اثر را
    چه حق فرموده از صدق ضمیرش
    تجلی از سمیع و از بصیرش
    نیوشد آن دعا کز حق تمنا
    باستعداد خود دارند اشیاء
    کند حق هم ز فیاضی اجابت
    نگردد رد بدر گاهش انابت
    به بیند هم زهر شیئی آنچه خودخواست
    بود تشریف آن بر قامتش راست
    هر آنچیزی که از حق او طلب کرد
    ز حق بگرفت و در اخذش طرب کرد
    کسی کاین نکته یابد در شهودش
    سمیع است و بصیر از حق نمودش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha