ز جمعالجمع گر پرسی علامت
شهود خلق بر حق است اقامت
سب کسیران که راه جمع پویند
خود این را فرق بعد از جمع گویند
ز جمع آید چو سالک باز در فرق
بود در فرق اندر جمع خود غرق
خلایق را همی بیند حبابند
که در هستی خود قائم بآبند
بود ذات حق آن کور است بودی
خلایق نیست جز نقش و نمودی