کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به چنگ آرم شبی گر طره جانانهٔ خود را
    بپرسم مو به مو حال دل دیوانهٔ خود را
    اسیر دانهٔ خال لب یارم من ای زاهد
    مکن دام دل من سبحهٔ صددانهٔ خود را
    کجا منت کشم از ساقی تا مشفق گردون
    که من پر کرده ام از خوندل پیمانهٔ خود را
    کسان بندند سد در راه سیل از بیم ویرانی
    خلاف من که وقف سیل کردم خانهٔ خود را
    مکافات ارنخواهی برمیفکن خانمان از کس
    که دارد دوست هر مرغ ضعیفی لانهٔ خود را
    چو خواهی رفتن و بگذاشتن افسانه‌ای از خود
    به نیکی در جهان بگذار هان افسانهٔ خود را
    سر و کار است هر کس را صغیر آخر بگورستان
    چه کم بینی کنون از قصر شه ویرانهٔ خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha