کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرغ قدسم من که در دام بلا افتاده‌ام
    ای دریغا در کجا بودم کجا افتاده‌ام
    نغمه‌ها در شاخسار باغ رضوان داشتم
    اندر این ویرانه منزل از نوا افتاده‌ام
    جای دارد گر بنالم همچو بلبل روز و شب
    تا ز یار گلعذار خود جدا افتاده‌ام
    جای دارد گر بنالم همچو بلبل روز و شب
    تا ز یار گلعذار خود جدا افتاده‌ام
    عیسی گردون نشینم یوسف قدسی سرشت
    در تن خاکی به زندان بلا افتاده‌ام
    نیستم آگه چه شد دنیا مرا دردم کشید
    در حقیقت من به کام اژدها افتاده‌ام
    آسمان میگرددم بر سر چو نیکو بنگری
    من چو گندم زیر سنگ‌ آسیا افتاده‌ام
    میکشم هرچند رخت خویش در راه صواب
    باز می‌بینم که در راه خطا افتاده‌ام
    ناله‌ها دارد هر آنکو افتد از بامی بزد
    چون ننالم من که از بام سما افتاده‌ام
    خرم آنساعت که رو آرم سوی اقلیم نور
    سالها شد کاندر این ظلمت سرا افتاده‌ام
    غیر تسلیم و رضا دیگر مرا تدبیر نیست
    کاندرین محنت بتقدیر خدا افتاده‌ام
    یا علی ای هر ز پا افتادهٔی را دستگیر
    دستگیری کن من مسکین ز پا افتاده‌ام
    کلب درگاهت صغیرم از تو میجویم نجات
    رحمتی کاندر هزاران ابتلا افتاده‌ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha